بی تردید باید گفت برنامه و استراتژی، دو عنصر بسیار مهم در فرآیند مدیریت شهری است که فقدان آنها به آشفتگی و نوعی درهم ریختگی در تمامی عناصر شهری منجر خواهد شد و در نهایت جریان طبیعی و روزمره زندگی در شهرها را تحت الشعاع قرار می دهد. برهمین اساس امروزه در تعریف نوین مدیریت شهری جایگاه برنامه ریزی و استراتژی به عنوان دو رکن اساسی و اصلی در این مقوله کاملا مشخص و تبیین یافته است. به عبارت دیگر، اعمال مدیریت، در یک مجموعه فاقد برنامه مدون و استراتژی، نتیجه ای جز روزمرگی و هدر رفت زمان و سرمایه نخواهد داشت. بر اساس مفروضات فوق با نگاهی مختصر به سیمای شهری مركز مازندران به وضوح در می یابیم که اعمال مدیریت در اين شهر مهم از گذشته بر پایه نوعی روزمرگی و به دور از هر گونه برنامه ریزی وا ستراتژی راهبردی و کاربردی تداوم یافته است.
تحقیق و تفحص در علل ماهوی معضلات عدیده ای چون ترافیک و زباله نشان می دهد که اگر از گذشته های نه چندان دور مدیریت شهری در مركز استان بر اساس برنامه ای تعریف شده و استراتژی مشخص صورت می پذیرفت، هیچگاه ساکنان اين شهر زیبا به چنین معضلاتی مبتلا نمی شدند.
از سوی دیگر هرچه زمان می گذرد مسائل و معضلات شهری مازندران بویژه در مرکز استان ابعاد گسترده تر و پیچیده تری می یابد که مهار و کنترل آن دشوار تر و مستلزم صرف هزيته هاي هنگفت خواهد بود. با این وجود می توان گفت، اگر در دوران کنونی طرحهای جامع و تفضیلی بر مبنای اصول علمی و کارشناسی شده و با استراتژی مشخص برای ساماندهی مسائل شهری مركز استان تدوین و اجرایی نگردد، در آینده ای نه چندان دور معضلات زیستی در این شهر ابعاد وخیم تری خواهد یافت. معضلاتی همچون ترافیک که محصول عدم گسترش راه ها و معابر درون شهری است، عدم بهینه سازی عناصر مهم شهری، عدم ساماندهی بافت های فرسوده و همچنین قانونی کردن ساخت و سازهای غیر استاندارد و غیر مجاز که شهر داری از طریق راهکار ماده 100 مجوز آنرا صادر می کنند!!
به هر تقدیر زندگی شهری در مركز استان دچار چالش های اساسی است که بخش عمده ای از این معضلات، معلول رویکرد سنتی مدیران شهری است که در صورت تداوم چشم انداز امید بخشی را برای آینده زندگی شهری در مركز استان نمی توان متصور بود. نوشته حاضر به ضرورت مجال تنگ، برخی از مهمترین معضلات شهری در ساري را بررسی می کند:
بهینه سازی عناصر شهری
امروزه یکی از مولفه های اصلی و اساسی در مدیریت شهری، ضرورت دقت در مکان گزینی و استقرار عناصر و المان های شهری در مکان های مناسب می باشد.
عناصری نظیر ساختمان های اداری، پارکها، بازارهای هفتگی و روز، سینما ها، مدارس و مهدهای کودک، بانک ها و سازمان های خدماتی نظیر آتش نشانی، شهرداری یا سازمان هایی نظیر زندان و پادگان از جمله عناصری هستند که سیمای شهرها به میزان زیادی به مکان گزینی آنها بستگی تام دارد.
بدین معنا که اگر این عناصر براساس مطالعات کارشناسی و مهندسی در مکان هایی درست طرح ریزی و استقرار یابند مسلما سیمای شهر آراسته و نشان دهنده ذهنیت خلاق مدیران شهری در فرایند اداره آن می باشد و اگر این عناصر به گونه ای آشفته و غیرکارشناسی در مکان ها ی مختلف شهر بصورت پراکنده استقرار یابند نشان دهنده دخالت ذهنیتی غیر خلاق و مبتنی بر روش های مدیریت سنتی در فرایند اداره شهر می باشد.
با این توصیف نگاهی گذرا به سیمای شهری و بویژه مرکز استان و مطالعه چیدمان عناصر مهم شهری به راحتی در می یابیم که استقرار این عناصر براساس الگوی کارشناسی شده صورت نگرفته است. بعبارت دیگر، استقرار پادگان نظامی در مرکز شهر، یا وجود زندان در یکی از مناطق پرجمعیت و پرتراکم شهر و همچنین استقرار سازمان آتش نشانی در خیاباني با ترافیک سنگین که امکان هر گونه خدمات رسانی را در مواقع لزوم با تاخیر زیاد مواجه می سازد نشان می دهد که مدیریت شهری در اینگونه شهرها برمبنای علم روز سیر نكرده است.
به اعتقاد کارشناسان، در حال حاضر برای حل بسیاری از معضلات شهری مركز مازندران نظیر مشکل ترافیک، ضروری است عناصر مهم و تاثیر گذار شهری ساماندهی شوند که در این فرآیند، انتقال و جابجایی برخی از سازمان ها و دستگاه های اجرایی به نقاطی خارج از هسته مرکزی شهر و يا اصلاح هندسي بسياري از معابر و تقاطع ها اجتناب ناپذیر است. بعبارت دیگر انتقال سازمان هایی که روزانه محل مراجعه بسیاری از شهروندان است و بعلت واقع شدن در هسته مرکزی شهر (ساری) باعث ایجاد گره های کور ترافیکی می شوند و یا استقرار سازمان هايي نظير آتش نشانی يا بيمارستان ها (که خدمات رسانی آن به سرعت و در کمترین فرصت باید انجام شود) در مکان هایی مناسب از جمله دیگر پروژه هایی است که باید در دستور کار شورا و شهرداری قرار گیرد. از اینرو برنامه ریزی برای بهینه سازی، مکان یابی و استقرار این واحدها می تواند روند رو به رشد معضل ترافیک در خیابان های اصلی شهر را کاهش دهد و فرایند خدمت رسانی به شهروندان را تسهیل و تسریع نماید.
ضرورت مدیریت ساخت و سازها
بی تردیدی یکی از مهمترین مسائل و چالش های کنونی اكثر شهرهای استان مازندران و بويژه مركز استان مسئله ساخت و سازهای غیر استاندارد و خارج از اصول و قواعد شهری و مهندسی است. به گونه ای که امروزه در تمامی نقاط شهری مركز استان شاهد نوعی هرج و مرج در فرایند ساخت و سازها هستیم که عمدتا توسط کارفرمایان و کارگران و مجریان غیر متخصص ایجاد می شود، اینگونه ساخت و سازها در واقع نوعی هدر رفت بودجه و امکانات و مصالح ساختمانی است که بدون لحاظ نمودن موازین فنی مورد کاربرد قرار می گیرند.
نگاهی به سیمای شهری مركز استان مازندران و تامل در نوع و کیفیت ساخت و سازهایی که در حال انجام است نشان می دهد که بسیاری از این ساخت و سازها در شرایطی کاملا غیر علمی و بدون بهره گیری از دانش مهندسان، شهرسازان و معماران در حال احداث می باشد.
نتیجه بررسی ها نشان می دهد که تقریبا بیش از 80 درصد از مصالح مورد استفاده در فرایند احداث ساختمان ها بویژه در حواشی شهرها غیر استاندارد است، به گونه ای که اغلب شن و ماسه ای که در اجرای پروژه ها مورد استفاده قرار می گیرند مصالح واریزه ای یا رودخانه ای است که فاقد کیفیت دانه بندی مورد نیاز در احداث بناها و ساخت و سازها می باشد. بطوری که بواسطه کاربرد ناصحیح همین مصالح غیر استاندارد عمر مفید اغلب ساختمان ها در کشور ما حداکثر به 30 الی 40 سال می رسد و این در حالی است که عمر مفید ساختمان های احداثی در کشورهای توسعه یافته و حتی بسیاری از کشورهای در حال توسعه به حدود یکصد سال برآورد می شود.
بنابراین ضروریست مدیران شهری و سازمان های ذیربط با اجرای دقیق قوانین در خصوص چگونگی ساخت و سازها و نظارت برفرایند احداث آن كه قطعا مستلزم تعامل مثبت با سازمانهاي تخصصي نظير نظام مهندسي ساختمان است، از هر گونه مسامحه و اغماض در خصوص احداث ساختمان های غیر استاندراد پرهیز نمایند، چرا که این امر در واقع نوعی اصلاح الگوی مصرف و جلوگیری از هدر رفت سرمایه های ملی است.
همچنین برگزاری دوره های آموزشی برای کارگران و مجریان پروژه های ساختمانی و ایجاد مراکزی برای تولید مصالح استاندارد از دیگر اولویت هایی است که در این زمینه باید مد نظر قرار گیرد.
ساماندهی بافت هاي قدیمی شهری
در همه شهرها بخش هایی وجود دارد که قدمت آن به بیش از یکصد سال می رسد و اغلب مكان هاي قدیمی و ساختمان های متروکه یا کاروانسراهای قدیمی را شامل می شود که در روزگار ما از آنها بعنوان بخشی از میراث فرهنگی و یادمان هنر گذشتگان قلمداد می شوند. برخی از این بافت ها امروزه به قدری فرسوده و متروکه شده اند که خطر آوار شدن آنها و بروز برخی خسارت های جانی و مالی دور از ذهن نیست. با وجود تاکیدات مکرر مسوولان و مدیران شهری و درخواست شهروندان مبنی بر نوسازی بافت های فرسوده و قدیمی مناطق مختلف شهر، اما به لحاظ برخی سیاست های متناقض این مسئله هنوز شکل اجرایی نیافته است.
به اعتقاد کارشناسان، اگرچه ساختمان ها و عمارت های قدیمی بعنوان بخشی از میراث گذشتگان و یادمان هنری آنان باید حفظ شود اما هرگز نمی توان در مقابل خطر آوارشدن آنها بر سر مردم و نمای زننده ای که امروزه بواسطه وجود بناها در سطح شهرها نمایان است اقدامی نکرد. از این رو انتظار می رود مدیران شهری هرچه سریعتر با لحاظ نمودن تمهیدات و بهره گیری از دانش مهندسی، نسبت به ساماندهی و بهسازی بافت های قدیمی شهری اقدام نموده و از این ساختارها به صورت بهینه استفاده نمایند.
بررسی ها نشان می دهد که برخی از این ساختمان ها و ساختارهای قدیمی با اندکی بازسازی و مدیریت، قابلیت استفاده بعنوان موزه، گالری نقاشی و یا با اخذ تمهیداتی قابلیت استفاده بعنوان سفره خانه های سنتی را دارند و از آنجاییکه این مکان ها عمدتا مورد علاقه گردشگران قرار می گیرند می توانند منبع درآمد خوبی نیز برای شهرداری ها باشند.
نکته قابل توجه دیگری که در این فرایند می تواند مورد توجه قرار گیرد استفاده از سرمایه گذاری های بخش خصوصی در زمینه بازسازی و بهره وری بهینه از اینگونه اماکن است که خود می تواند موجبات تحرک و پویایی اقتصادی شهری را فراهم سازد. به هر تقدیر ساماندهی و بهسازی بافت های قدیمی شهری مسئله ای است که در سالهای اخیر همواره مورد تاکید و توجه قرار گرفته است و امید می رود هرچه سریعتر شاهد اقدامات امید بخش در این زمینه باشیم.
در پايان تاكيد مي شود هيچ تفكر منصفي نمي تواند منكر تلاش هاي سازنده و اقدامات شبانه روزي مجموعه خدوم شوراي شهر و شهرداري ساري باشد، با اين وجود آنچه در اين نوشته عرضه شد تنها بخشي از انتظارات و مكنونات قلبي شهرونداني است كه دغدغه اساسي شان ارتقاي فاكتورهاي زندگي در مركز استان از هر حيث مي باشد.
کوروش غفاری چراتی